. همجنسگرایی به معنای جهت یابی جنسی فرد است که نشان میدهد او برای برقراری رابطه جنسی و عاطفی به افراد هم جنس خود علاقه مند است. اصطلاح ” لزبین” به هم جنس گرایان زن و اصطلاح ” گِی” به هم جنس گرایان مرد اشاره دارد. اما سوال اینجاست که چه چیزی باعث ایجاد چنین گرایشی میشود؟ آیا همجنسگرایی ریشه روانشناختی یا زیستی خاصی دارد؟ محققان بر این باورند که این وضعیت میتواند حاصل تعامل فاکتورهای مختلف زیستی و محیطی باشد. در ادامه این مقاله به توضیحات بیشتری در این زمینه اره کردهایم
همجنسگرایی چیست؟
اصطلاح همجنسگرایی نوع جهت مندی گرایشهای جنسی فرد را نشان میدهد. در واقع هم جنس گراها تمایل دارند با افرادی از جنس موافق خود رابطه جنسی و عاطفی داشته باشند و در ارتباط با افراد جنس مخالف نمیتوانند رضایتمندی کافی را به دست بیاورند. در اجتماع به طور خاص از هم جنس گرایان زن با عنوان ” لزبینها” و از هم جنس گرایان مرد با عنوان ” گی ” نام برده میشود.
ریشه تاریخی هم جنسگرایی
در طول تاریخ و در فرهنگهای مختلف همواره رد پایی از همجنسگرایی دیده میشود. این مسئله در فرهنگهای معدودی قابل تایید بوده و در اکثر زمانها به عنوان امری نکوهیده و ناپسند مورد مجازات قرار گرفته است. در همین راستا در بسیاری از ادیان نظیر یهودیت، مسیحیت و اسلام برقراری رابطه جنسی با هم جنس را گناه تلقی میکنند. از همین رو در حکومتهای دینی مسئله گرایش به هم جنس هرگز امری قابل تایید نبوده است. با این حال امروزه با پیشرفت علم و پی بردن به این موضوع که مسئله همجنسگرایی در بسیاری از موارد از مشکلاتی در هویت جنسی و یا مشکلاتی در فیزیولوژیک بدن نشات میگیرد، انعطاف پذیری جوامع و مذاهب در مورد این موضوع بیشتر شده و قوانین سخت گیرانه علیه آنها به مرور در حال کاهش یافتن است.
همجنسگرایی در طی تحولات مدرن
در گذشته همجنسگرایی در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانپزشکی به عنوان یک اختلال در نظر گرفته میشد اما با شکل گیری جنبشهای طرفداری از گرایش به هم جنس و تلاشهایی که برای کاهش فشارها از روی این افراد انجام میشد، امروزه این تشخیص از مجموعه اختلالات روانپزشکی حذف شده است. با این حال هنوز اختلالاتی نظیر ملال جنسیتی که میتوانند در همجنسگرایی نقش پررنگی داشته باشند در این مجموعه قرار دارند.
در واقع امروزه اینگونه در نظر گرفته میشود که همجنسگرایی نشان دهنده نوعی انحراف جنسی نیست. بلکه تنها در برخی موارد میتواند از آشفتگیهای فرد در یافتن هویت جنسی خود ناشی شود که در این شرایط با روان درمانی تا حد زیادی امکان بهبودی آن وجود دارد. اما در مواردی که فرد مشکلی با جنسیت فعلی خود ندارد و تنها برای برقراری رابطه جنسی به هم جنسهای خود علاقه مند است، کمتر از درمانهای روانشناختی استفاده میشود. در این شرایط کشورهایی که در آنها همجنسگرایی امری قانونی است، تلاش میکنند وضعیت فرد را همانگونه که هست بپذیرند و به او اجازه میدهند با همین گرایشات زندگی خانوادگی خود را پیش ببرد.
نظریه های روانشناختی در مورد هم جنسگرایی و علل آن
در قرن نوزدهم و بیستم اکثر روانشناسان همجنسگرایی را به عنوان یک اختلال جنسی طبقه بندی میکردند و تئوریهای مختلفی را نیز در مورد آن ارائه دادند. برای مثال زیگموند فروید این مسئله را ناشی از مشکل فرد در حل کردن تعارضات جنسی در دوران کودکی و ناتوانی در همانند سازی با والد جنس مخالف میدانست. در همان زمان نظریه پرداز دیگری به نام ریچارد فون کرافت ابینگ، هم جنس گرایی را نوعی انحراف جنسی دانست و آن را در کنار اختلالات دیگری نظیر سادیسم یا مازوخیسم جنسی قرار داد. سایر محققان عوامل اجتماعی، محیطی و فیزیولوژیکی را در شکل گیری این مسئله دخیل میدانستند. امروزه نیز بسیاری از متخصصین این وضعیت را حاصل تعامل عوامل زیستی و محیطی گوناگون میدانند.
با گذشت زمان و کاهش کلیشههای منفی در مورد همجنسگرایی، زمینه برای تحقیقات گسترده در مورد این مسئله فراهم شد. در این میان محققانی نظیر آلفرد کینزی رفتارهای جنسی افراد در طول سالیان مختلف زندگی را مورد بررسی قرار دادند. آنها متوجه شدند که بسیاری از زنان و مردان در برخی مقاطع زندگی خود گرایشهای هم جنس گرایانه را از خود نشان میدهند و تماسهای جنسی با هم جنسانشان برقرار میکنند. به همین خاطر آنها جهت گیری جنسی را به صورت یک طیف در نظر گرفتند. یک سر طیف علاقه مطلق به جنس مخالف و سر دیگر تمایل جنسی صرف به جنس موافق قرار دارد. افرادی که توانایی برقراری ارتباط با هردو جنس را دارند با عنوان دوجنس گرا در وسط طیف قرار میگیرند.
تفاوت همجنسگرایی و هم جنس بازی
هم جنس بازی اصطلاحی است که بیشتر به افراد دوجنسگرا گفته میشود. این افراد در حقیقت برای برقراری رابطه جنسی به جنس مخالف خود علاقه دارند. اما به دلایلی نظیر ارضای کنجکاوی یا محدودیت و عدم دسترسی به جنس مخالف در محیطهایی نظیر زندان به رابطه جنسی با هم جنسان خود روی میآورند. این در حالیست که هم جنس گرایان واقعی از درون خود میلی قوی برای ارتباط با جنس موافق احساس میکنند و در رابطه با سایر افراد جنس مخالف خود نمیتوانند رضایتمندی و لذت کافی را تجربه نمایند.
ترنسها علاوه بر گرایش به هم جنس، از هویت جنسی خود به عنوان یک زن یا مرد نیز ناراضی هستند. در حالی که هم جنس گرایان لزوما دچار این مشکل نیستند و ممکن است فقط برای رابطه جنسی به افراد هم جنس خود علاقه مند باشند.